شرکت تأمین ماسه ریخته گری در گروه استخراج سایر معادن از اول دی ماه امسال تا 27 بهمن ماه جاری روند صعودی پر قدرتی را سپری کرده و بموجب تداوم این روند از 200 تومان به مرز ورود به محدوده قیمتی 500 تومان رسیده است. روند مثبت "کماسه" در این مدت به نحوی بوده که صف تقاضای میلیونی خرید در این نماد در روزهای معاملاتی پایدار بوده و حتی هر روز بر تقاضای خرید این سهم افزوده شده است.
مدیرعامل این مجموعه طی معاملات دو ماهه اخیر دو مرتبه نسبت به آخرین وضعیت سودآوری شرکت و انتقال کارخانه آن شفاف سازی کرده است. به گونه ای که این مقام مسئول بار اول طی 11 بهمن ماه جاری در خصوص عدم تغییر سود برآوردی سال مالی جاری توضیح داده و بار دوم نیز طی 18 بهمن ماه جاری با انتشار نامه شفاف سازی روی سامانه کدال از عدم وجود برنامه ای جهت انتقال کارخانه و فروش زمین در این مجموعه خبر داده است.
از این رو در حالی ناظر بازار در روز مذکور به توقف چند ساعته این نماد بسنده کرد که پس از بازگشایی "کماسه" صف فروش میلیونی تشکیل شد و در عین حال با ایجاد تقاضای مثبت طی لحظاتی صف فروش میلیونی آن به صف خرید سهام تبدیل شد که این تقاضا در روزهای بعدی نیز تکرار شد. حال آنکه این بار ناظر بازار بورس نسبت به توقف نماد اقدام نمود و بعد از تقریباً دو روز ممنوع المعامله بودن، نماد "کماسه" بدون ارائه هیچ گونه گزارشی به تابلوی معاملات بازگشت و در عین ناباوری با صف پنج میلیونی تقاضا مواجه گردید. این حجم از تقاضا در حالی برای سهام شرکت تأمین ماسه ریخته گری در روزهای متوالی وجود دارد که حجم مبنای آن حدود 149 هزار سهم است و در اغلب روزها حجم معاملات اندکی در این نماد رقم می خورد.
صرف نظر از روند رو به رشد ارزش سهام شرکت تأمین ماسه ریخته گری در این دو ماه و نیز تغییر مسیر آن به روند نزولی طی چهارشنبه هفته گذشته یک سوال مطرح می شود که به نظر می رسد تیم مدیریتی این شرکت باید پاسخ آن را بدهد، اینکه مدیر مالی شرکت تأمین ماسه ریخته گری چه شخصی است؟ چرا که تماس های مکرر خبرنگارها با واحد مالی این شرکت همچنان بی پاسخ مانده و در حالی طی هر تماس تلفنی با این مجموعه علیرضا ستاری از سوی این واحد به عنوان مدیر مالی شرکت معرفی می شود و در سایت tsetmc.com نیز در قسمت معرفی شرکت نام این شخص در سمت مدیر مالی آورده شده که طی تماس تلفنی با شماره شخصی وی بر عهده داشتن این سمت قویاً تکذیب می شود. از این رو این سوال مطرح می شود که چگونه همه واحدهای شرکت یک شخص را به عنوان مدیرمالی معرفی کنند اما آن شخص از داشتن این سمت بی خبر است و آن را منکر می شود؟
به هر حال اهالی بازار سرمایه به هر نحوی که شده، با روند رو به رشد سهام این شرکت کنار آمده اند و این را پذیرفته اند که قطعاً پتانسیل های نهفته ای در این مجموعه وجود دارد که سهامدارانش این چنین بر خرید سهام حتی پس از رشد حدود 150 درصدی آن اصرار دارند، اما نمی توان این را پذیرفت که هویت مدیر مالی شرکت برای عموم و سهامداران مبهم و نامعلوم باشد.
به نظر می رسد مدیران ارشد شرکت می بایست در خصوص این ابهام پاسخگو باشند. چرا که این موضوع که واحد مالی یک شرکت بورسی با روند مثبت این چنینی توسط چه فرد یا افرادی مدیریت می شود برای اهالی بازار سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو حتی اگر مدیران ارشد این مجموعه تمایلی به پاسخگویی به سوالات خبرنگاران ندارند حداقل برای سهامداران شرکت که در تامین مالی و سودآوری آن سهیم هستند، شفاف سازی کنند.