بیش از یک سال است که بازار فولاد با رکود مواجه شده و قیمتها طی این مدت ۵۰ درصد کاهش یافتهاند. خریدها در حد ضرورت انجام میشود و همین موضوع باعث شده تا موجودی انبارهای فولاد از مرز سه میلیون تن بگذرد و چشمانداز روشنی از آینده وجود ندارد. در این بین فولادسازان کوچک و بزرگ هر یک به نوبه خود با رکود دست و پنجه نرم میکنند و در پی اجرای برنامهای برای پشت سر گذاشتن روزهای سخت هستند.
احمد صادقی از آن دسته مدیرانی است که بسیاری از کارشناسان و فعالان صنعت فولاد معتقدند اگر او نبود فولاد در بورس کشف قیمت نمیشد و بورس فلزات بهوجود نمیآمد. وی مدیرعاملی ذوبآهن را نیز در سالهای 69 تا 76 در کارنامه خود دارد. آن روزها «توازن» تنها یک طرح بود و صبا هنوز به وجود نیامده بود تا بابت بدهی به فروش برسد.
با وی که مجددا سکان هدایت بزرگترین واحد تولید مقاطع فولادی کشور را به
عهده گرفته به گفتوگو نشستیم تا از برنامههایش در ذوبآهن اصفهان بگوید و
اینکه برای پرداخت بدهی بیش از 5 هزار میلیارد تومانی شرکت که طی این
سالها انباشته شده چه اقداماتی در دست اجرا دارد.
پس از چند سال وقفه، مجدد به ذوبآهن بازگشتید، فضا را چگونه میبینید آیا پیشرفتی حاصل شده یا خیر؟
ترجیح من این است که در مورد مدیران بعد از زمان خودم صحبتی به میان نیاورم چرا که این امکان وجود دارد جنبه انتقاد به خود گیرد و این موضوع رنجش خاطر «شخصی» را موجب شود بنابراین تمایلی به صحبت در این زمینه ندارم. در این بین حدود 10 سالی هم میشود که پست دولتی تقریبا نداشتم یعنی بعد از خروج از بورس فلزات که هم اکنون به بورس کالا تبدیل شده است.اما واقعیت امروز ذوبآهن این است که با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند که برخی با مدیریت و توانایی حل میشود و برخی دیگر از توانایی و عهده من خارج است و تنها مربوط به صنعت فولاد نیست بلکه مربوط به اقتصاد کشور است و در صورتی که مصرف یا تقاضا ایجاد نشود نمیتوان به بهبود وضعیت امیدوار بود.
با توجه به شرایطی که ذوبآهن دارد چه شد که پذیرفتید مجدد بازگردید؟
ذوبآهن ظرفیت قوی و قابل قبول دارد که به همین دلیل با وجود شرایط دشواری که وجود دارد مدیریت این مجموعه را پذیرفتم و سعی دارم با تلاش و همت تک تک پرسنل برای رفع تمامیمشکلات تلاش کنم.
از ظرفیتهایی که در ذوبآهن وجود دارد و منجر به برونرفت مشکلات فعلی میشود، بگویید؟
در واقع بخشی از پتانسیلهایی که در ذوبآهن وجود دارد در فضای تولید است و بخشی دیگر خارج از فضای تولید، به این ترتیب یکسری توانایی در ذوبآهن وجود دارد که فارغ از مساله تولید و در واقع پتانسیلهایی است که وجود دارد و باید بالفعل شود و برای رفع بحرانی که وجود دارد باید از آن بهرهگیریم و این موضوع شامل داراییهای این شرکت میشود.
در حال حاضر داراییهایی به شکل زمین در اصفهان داریم که بالغ بر 120 هزار متر مربع است، قصد داریم با ایجاد پروژههای رفاهی، تفریحی و ایجاد بازارچههای اقتصادی در این زمینها هم برای تولیدات خود مصرف ایجاد کنیم هم اشتغالزایی ایجاد شده و از سویی درآمد حاصل از آن نیز صرف بازپرداخت بدهیها شود، چرا که از دیدگاه اقتصادی در حال حاضر امکان بازپرداخت دیون از راه دیگری وجود ندارد.بخشی دیگر از پتانسیلهای ذوبآهن مربوط به کارخانه و تجهیزات و کارهایی است که در این مدت انجام شده، اما به سرانجام نرسیده مثل طرح توازن، ریل، طرح تولید تیرآهن بال پهن و از این موارد متعدد که در ذوبآهن وجود دارد.
در مورد پروژههایی که خارج از بحث تولید است، کمی توضیح میدهید؟
نکتهای که وجود دارد این است که در زمان راهاندازی ذوبآهن تجهیزات و امکاناتی برای این شرکت تهیه شد که طی سالهای آتی بتواند در همین فضا تا سقف 8 میلیون تن توسعه داشته باشد. حتی از این تجهیزات در ساخت واحدهایی چون فولاد مبارکه و پالایشگاه اصفهان نیز استفاده شد اما متاسفانه بعد از خروج من از شرکت از این تجهیزات استفاده نشد و حتی بهصورت پیمانی در بخشهایی از تجهیزات خارج از کارخانه بهره گرفته شد که با وجود داشتن این تجهیرات و ماشینآلات قصد داریم در زمینهای مورد اشاره با بهرهگیری از این تجهیزات، ساخت و ساز داشته باشیم.
اشارهای کردید به پروژه ریل و تولید تیرآهن بال پهن، قرار بود در نیمه دوم سال اجرایی شوند چرا انجام نشده؟ آیا شما برنامهای برای اجرای آنها دارید؟
8 پروژه در ذوبآهن به دلیل مشکلات مالی و نبود نقدینگی هنوز تکمیل نشده اما خط ریل تکمیل شده و در اوایل سال آینده حتما اجرایی خواهد شد و ریل قابل فروش در سه ماه نخست سال آتی به بازار عرضه خواهد شد.
البته اگر موفق شویم محصولمان را به شرکت راه آهن بفروشیم، چرا که این شرکت خریدهایی از خارج داشته و اگرچه این پروژه برای ذوبآهن حدود 200 میلیارد تومان در سال درآمدزایی دارد اما به نظر من بزرگنمایی شده و نمیتواند ناجی ذوبآهن باشد، پروژههای دیگری نیز در شرکت در مرحله اجرا هستند که به لحاظ اقتصادی صرفه دارند، مانند نورد 650 تولید تیرآهن بال پهن که در سایزهای بزرگ اجرا میشود که منوط به اجرای ریختهگری است و اجرای این خط یکی از اولویتهای اساسی کارخانه است که حتی قبل از پایان سال نیز قرارداد آن را اجرایی خواهیم کرد و با اجرای این پروژه ارزش محصولات ذوبآهن افزایش پیدا میکند که طرح خوب و مثبتی برای کارخانه است و به ما این امکان را میدهد که تیرآهن تا سایز 50 را تولید کنیم که ما را در خاورمیانه بیرقیب میکند، البته حجم بازار این محصول زیاد نیست اما بدون رقیب هستیم ودر شرایط رکود فعلی بازار خوبی دارد. آنچه مهم است این که ذوبآهن باید خودش را ارتقا دهد تا بتواند به رقیبان برسد.
بدهیهای معوق شرکت چقدر است و چرابدهی کارخانه به این رقم رسیده است؟
در حال حاضر این شرکت 5 هزار و 600 میلیارد تومان بدهی دارد که این موضوع باعث شده تا ما ماهانه مبلغی معادل 65 میلیارد تومان هزینه داشته باشیم و این رقم در سال 800 میلیارد تومان است. از این رقم 2 هزار و 500 میلیارد تومان متعلق به بانکها است و مابقی مربوط به طرفهای ذوبآهن از معادن تا راه آهن، هزینههای برق و... است.پرداخت این بدهیها از سود کارخانه غیر ممکن است و اگر شرایط مطلوب اقتصادی حاصل شود و از سودی معادل کیلویی 500 تومان نیز بهرهمند شویم باز بیش از 10 سال طول میکشد تا بدهیها را پرداخت کنیم به همین دلیل انجام پروژههایی مانند ایجاد بازارچههای اقتصادی و مکانهای تفریحی باید اجرایی شوند تا بتوانیم بدهیهای معوق را پرداخت کنیم.
از سوی دیگر در کنار این اقدامات راههایی را برای کاهش هزینههای واحد در نظر گرفتیم که این اصلاحات در کوره بلند و کارگاه فولادسازی و کنورتورها است که باعث کاهش ضریب مصرف کک به ازای هر تن میشود و راندمان یا همان بهرهوری در کوره را بالا میبرد و همچنین با بالا بردن درصد آهن در شارژ فلزی کوره قصد پایین آوردن هزینه تمام شده را در این بخش داریم.
با انجام این اقدامات، هزینه تبدیل آهن اسفنجی به شمش جامد به 150 تومان در هر کیلو میرسد، در حال حاضر برای خرید هر کیلو آهن اسفنجی 530 تومان هزینه میشود که با احتساب هزینه تولید 150 تومانی این رقم حدود 680 تومان میشود. به این ترتیب با مجموع برنامهها در خط تولید قصد داریم تا کیلویی 450 تومان قیمت تمام شده را کاهش دهیم، اما این پایان کار نیست.هزینههای زیادی در ذوبآهن در حال انجام است که با برنامه ریزی قصد داریم در آن بخشها نیز هزینهها را کاهش دهیم از جمله خودگردان کردن مراکز تفریحی و بیمارستان که تاکنون از ذوبآهن یارانه هم میگرفتند.
مدیران قبلی بالا بودن تعداد نیروی انسانی را عامل زیان ده بودن ذوبآهن عنوان میکردند، نظر شما چیست؟
بله تعداد نیروی انسانی در ذوبآهن نسبت به استانداردها بسیار بالا است، اما این خود به تنهایی عامل زیانده بودن شرکت نیست. در حال حاضر تعداد پرسنل این شرکت 16 هزار نفر است، اما نکته مهم این است که در این شرکت طرحهایی انجام شده که بهطورکامل به بهرهبرداری نرسیده یا زمان زیادی برده تا اجرا شده است، همین عامل باعث عدم بازگشت سرمایه شده یعنی مدام هزینه بابت طرحهایی صورت گرفته که ریالی از آن به شرکت بازگشت داده نشده است.
دومین دلیل انباشته شدن بدهیهای شرکت نیز این است که واحد بزرگی مثل ذوبآهن در گذشته و قبل از تحریم همواره برای سرمایه در گردش از یوزانس استفاده میکرد، اما بعد از تحریمها و قفل شدن بانکها برای تامین آن از بانکها تسهیلات دریافت کرده که این رقم حدود 2 هزار میلیارد تومان است. همچنین به لحاظ مسوولیتهای اجتماعی ذوبآهن هزینههای زیادی را صرف پروژههای زیستمحیطی کرده است که متاسفانه این هزینهها سودآوری نیز برای شرکت بهدنبال نداشته است. امیدواریم با رفع تحریمها امکان استفاده از یوزانس ایجاد شود و مجددا بتوانیم بخشی از سرمایه در گردش را به این شکل تامین کنیم.
آیا در حال حاضر صادرات برای شرکت سودآور است و میزان آن چقدر بوده؟
خیر، صادرات در این مقطع برای شرکت سودآور نیست، اما ارزآوری دارد و باعث گردش نقدینگی در شرکت میشود. با این حال از ابتدای سال جاری تاکنون حدود 500 هزار تن صادرات داشتیم که قصد افزایش آن را داشته و در حال مذاکره برای افزایش میزان صادرات هستیم. حتی در این خصوص اقدامات دیگری از جمله رایزنی برای خرید یک واحد نوردی را در امارات داشتیم تا شمش در اختیار آن شرکت قرار داده و محصول تولیدی را به بازار حاشیه جنوبی خلیج فارس عرضه کنیم و بهاین شکل بازار آن منطقه را نیز در اختیار داشته باشیم.همچنین فعالیتها و بازاریابیهایی در عمان نیز برای صادرات محصولات ذوبآهن داشتیم.
افزایش سرمایه شرکت به کجا رسید؟
درخواست آن را مطرح کردیم و قصد افزایش سرمایه از محل تجدید نظر در داراییها را داریم، طبق برنامهریزیهای انجام شده افزایش سرمایه 382 درصدی در جریان است و تلاش میشود با طی مراحل قانونی این اتفاق عملیاتی شود.این افزایش 3 هزار و 118 میلیارد تومانی از محل تجدید ارزیابی داراییها (ماشینآلات و تجهیزات) بوده و برای اصلاح ساختار مالی شرکت به کار گرفته خواهد شد.
(این درحالی است که ذوب آهن چهارشنبه گذشته گزارش توجیهی افزایش سرمایه 633 درصدی را به حسابرس و بازرس قانونی ارسال کرده تا در صورت تایید،برای اخذ مجوز قانونی به سازمان بورس ارایه شود. درصورت تایید سازمان بورس و وجود زمان متقضی تا پایان سال جاری، سرمایه اسمی بیش از 786 میلیارد تومانی " ذوب" به بیش از 5 هزار و 764 هزار میلیارد تومان خواهد رسید.)
وضعیت شرکت چه زمان تثبیت میشود؟
با وجود تمام مشکلات، این واحد برای تامین سنگ آهن و زغال سنگ خود باید ارقام بالاتری را هزینه کند، چرا که نرخ این دو محصول همچنان مانند زمانی است که قیمتها بالا بود، در همین حال وزارت صنعت قصد دارد نرخ زغال سنگ را افزایش دهد که این موضوع اصلا در شرایط فعلی به صلاح ذوبآهن که بالاترین مصرفکننده زغال است، نیست.
به رغم تمام مشکلات با اقداماتی که در پیش گرفته شده و کاهش هزینهها با احتساب هزینهها با نرخ امسال، سال آینده به نقطه سر به سری خواهیم رسید، اگر شرایط حفظ شود شاید سود بسیار کمی نیز حاصل شود؛ البته هزینههای مالی شرکت همان 65میلیارد تومان در ماه ثابت در نظر گرفته شده است.
در این مقطع بهعنوان یک تولیدکننده چه درخواستی از دولت دارید؟
دولت برای رفع مشکلات صنعت فولاد بهتر است قبل از اینکه واحدها به تعطیلی برسند اقدام کند و همچنین با وضع تعرفه بر واردات، فولادسازان را در برابر دامپینگ محصولات چینی حمایت کند.
در حال حاضر آمریکا برای حمایت از بازار داخلی خود 230 درصد بر تعرفه فولاد کشورش افزوده است، اما بهرغم تمام درخواستها و تلاش تولیدکنندگان داخلی و با وجود موجودی چندمیلیون تنی فولاد در کشور، همچنان تعرفهها تغییری نداشته است. اگر دولت وظایفی را که بر عهده دارد انجام ندهد ذوبآهن توان ادامه کار را نخواهد داشت. همچنین از دولت میخواهیم تکلیف نرخ ارز را مشخص کند و نرخ ارز را منطقی و آزاد کند؛ در صورتی که نرخ ارز افزایش یابد صادرات توجیهپذیرتر میشود. در حال حاضر همه کشورها در تلاشند با پایین نگه داشتن ارزش پول خود در برابر دلار آمریکا میزان ارز بیشتری را از راه صادرات وارد کشورشان کنند.
به نقل از دنیای اقتصاد